حضور همزمان چهار هیئت سیاسی و اداری از افغانستان در تهران و انتشار اخباری در مورد مذاکرات میان این هیئتها که نمایندگانی از کمیسیون فرهنگی مجلس افغانستان ،حامیان نظام جمهوری،یک هیئت اداری و در کنار آنها هیئت عالی رتبه طالبان را در بر میگیرد، توجهات زیادی را به سوی خود جلب کرده است.برگزاری این نشست در روزهایی که فضای افغانستان مملو از اخبار نگران کننده از بالا گرفتن جنگ و خشونت است، میتواند از جهات زیر درخور توجه و تأمل تلقی گردد؛ نخست اینکه برگزاری چنین نشستی میتواند تأکید مجددی بر این موضع باشد که جامعه بین المللی و اغلب کشورهای درگیر در مسئله افغانستان و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران، مذاکره و گفتوگو را تنها راهکار ممکن و معقول خروج افغانستان از بحران کنونی میدانند و همچنان بر این نظر پایبند هستند که بحران در این کشور راه حلی نظامی ندارد.
نکته دوم اینکه دعوت همزمان این گروهها به تهران و تلاش برای ایجاد رایزنی میان آنها حاوی این پیام نیز هست که انحصار قدرت از سوی هر جناحی در افغانستان نه ممکن است و نه پذیرفتنی ؛ مواضع جمهوری اسلامی در این زمینه همواره پایدار بوده و تهران همچنان بر راهکار مشارکت همه گروهها و جناحها در ساختار سیاسی آینده این کشور تأکید دارد.
سومین موضوعی که این نشست را حائز اهمیت میکند، این است که در روزهای اخیر مباحثی در محافل سیاسی منطقه و حتی در داخل ایران بهوجود آمده که آیا طالبان همان طالبان قدیم است و یا اینکه نسبت به گذشته تغییرات و دگرگونی هایی در افکار و عملکرد آنها شکل گرفته است؟مقامات طالبان و در رأس آنها سخنگوی طالبان، در اظهارات اخیر خود بر این مسئله پافشاری داشته اند که آنها نسبت به گذشته متحول شده و دیدگاههای خود را اصلاح کرده اند.با این حال رها کردن مذاکرات پیشین از سوی این گروه و شدت گرفتن عملیات جنگی از سوی آنها در هفتههای اخیر و در عین حال انتشار اخباری در مورد چگونگی عملکردشان در نواحی تحت تصرف، ذهنیتی متفاوت و منفی را رقم زده است. شاید نشست تهران فرصت خوبی برای طالبان باشد تا با رایزنی و گفتوگو با جناحهای حاکمیت، نشان دهد در ادعاهای خود صادق است و صرفاً به تصرف قدرت و انحصار قدرت با زور و تحمیل تفکراتش بر کل مردم افغانستان نمیاندیشد.
در نهایت از همزمانی سفر وزیر خارجه هند به تهران با حضور هیئتهای سیاسی افغانستان هم نباید به سادگی گذر کرد.این تقارن نشان میدهد تهران همچنان به دنبال رایزنی با دیگر کشورهای منطقه بر سر مسئله افغانستان است و حل بحران را از طریق رایزنی ها و همکاریهای منطقهای ممکن میداند.این موضوع زمانی اهمیت دو چندان پیدا میکند که بدانیم مقامات دهلی نیز به تازگی در مواضع خود تجدید نظر کرده و به مذاکره و چانهزنی با همه جناحهای درگیر در افغانستان، ازجمله طالبان،روی آورده اند.در این شرایط تهران میتواند نقش واسطه را در روابط دهلی نو با دولت کابل و طالبان ایفا کرده و در مجموع در پیشبرد همکاریهای منطقهای برای حل این موضوع تأثیرگذار باشد.
نظر شما